کد لوگوهای سه گوشه
جور واجور
 
درباره وبلاگ


فعلا همه چیز در همه



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 6
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 248
بازدید کل : 11534
تعداد مطالب : 159
تعداد نظرات : 26
تعداد آنلاین : 2



Alternative content


جور واجور
چهار شنبه 16 اسفند 1391برچسب:, :: 2:29 PM ::  نويسنده : مهرناز

ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺣﺮﻓﺎﺵ ﺯﯾﺎﺩ ﻣﯿﮕﻪ

 ﺑـــﯿـــﺨـــﯿـــﺎﻝ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﻓﮑﺮ ﻭ

ﺧﯿﺎﻝ ﺩﺍﺭﻩ ....

 ﻓﻘﻂ ﺩﯾﮕﻪ ﺣﺎﻝ ﻭ ﺣﻮﺻﻠﻪ

ﺑﺤﺚ ﻭ ﺻﺤﺒﺖ ﻧﺪﺍﺭﻩ 



چهار شنبه 16 اسفند 1391برچسب:, :: 2:18 PM ::  نويسنده : مهرناز

فریاد نمیزنم...


گله نمیکنم...


نه اینکه دردی نباشد،نه...


دیگر صدایی برایم نمانده!


پس...


سکوت را بر دیوار تنهایی نقش میزنم

سکوتی سنگین تر از فریاد..

 



سه شنبه 15 اسفند 1391برچسب:, :: 7:15 PM ::  نويسنده : مهرناز

بعضی آهنگها و ترانه ها برای گوش دادن ساخته نشده اند …

اونها به وجود اومدن برای کمک کردن به آدمها برای

یک دل سیر گریه کردن” از ته دل ! 

 



سه شنبه 15 اسفند 1391برچسب:, :: 2:38 PM ::  نويسنده : مهرناز

ایـــــران فرهــاد اســت و عـشــق****ایران کـوروش اســت و آزادگـــی...

 

ایـــران داریوش است و سازنـدگی****ايــران فردوسي است و افسانــــه...

 

ايــــران حـــــافـــظ اســـت و غـزل.****ايـــران مــولـوي اسـت و عرفـــــان...

 

ايـــران خـيام اســت و درسـتـــــی****ايـــــران فرخــي اســـت و«آزادي»...

 

ايـــــران بــــابـک اســت و قــــيـــام****ايـران افـــشين اسـت و عـــصـيان...

 



 ايــــــران مــــازيار است و طــغــيان****ايــران کــاوه اســـــت و شـــورش...

 

ايــــــران آرش اســـت و رهــــايــي****ايران دار است و سربداران..

 



یک شنبه 13 اسفند 1391برچسب:, :: 9:38 PM ::  نويسنده : مهرناز

زن عشق میکارد و نفرت درو میکند

دیه اش نصف دیه توست

و مجازات زنایش با تو برابر

مینواند تنها یک همسر داشته باشد و

تو مختار به داشتن 4همسر هستی

برای ازدواجش نیاز به اجازه ولی است

و تو هروقت بخواهی میتوانی ازدواج کنی

او میزاید و تو برای فرزندش اسم انتخاب میکنی

او درد میکشد و تو نگرانی کودک دختر نباشد

او مادر میشود و همه جا میپرسندنام پدر



و این رنج بی انتهاست....... 



جمعه 11 اسفند 1391برچسب:, :: 4:17 PM ::  نويسنده : مهرناز

هرگز از کسی که همیشه با من موافق بود ، چیزی یاد نگرفتم . . .

دکتر علی شریعتی 



جمعه 11 اسفند 1391برچسب:, :: 4:11 PM ::  نويسنده : مهرناز

ميخواهم بگويم ......

فقر همه جا سر ميكشد .......

فقر ، گرسنگي نيست ، عرياني هم نيست ......

فقر ، چيزي را " نداشتن " است ، ولي ، آن چيز پول نيست ..... طلا و غذا نيست .......

فقر ، همان گرد و خاكي است كه بر كتابهاي فروش نرفتهء يك كتابفروشي مي نشيند ......

فقر ، تيغه هاي برنده ماشين بازيافت است ،‌ كه روزنامه هاي برگشتي را خرد ميكند ......

فقر ، كتيبهء سه هزار ساله اي است كه روي آن يادگاري نوشته اند .....

فقر ، پوست موزي است كه از پنجره يك اتومبيل به خيابان انداخته ميشود .....

فقر ، همه جا سر ميكشد ........

فقر ، شب را " بي غذا " سر كردن نيست ...

فقر ، روز را " بي انديشه" سر كردن است ...



دکتر شريعتي 



جمعه 11 اسفند 1391برچسب:, :: 3:53 PM ::  نويسنده : مهرناز

شانس فقط یک بار در خونه آدم رو میزنه،

بدشانسی که دستش رو از روی زنگ برنمی داره،

بدبختی هم که کلا کلید داره! 



جمعه 11 اسفند 1391برچسب:, :: 3:50 PM ::  نويسنده : مهرناز

درعجبم از مردمی که خود زیر شلاق ظلم و ستم زندگی میکنند

اما بر حسین و زهرایی می گریند که آزاد زیستند

 

"شریعتی" 



جمعه 11 اسفند 1391برچسب:, :: 3:3 PM ::  نويسنده : مهرناز

آنقــدر مرا سرد کرد،

از خودش...

از عشق...

کــه حالا بــه جای دل بستن، یخ بسته ام!
 



پنج شنبه 10 اسفند 1391برچسب:, :: 10:4 PM ::  نويسنده : مهرناز

تنهایی ادم را عوض میکند!
از تو چیزی میسازد که هیچوقت نبودی!
گاهی انقدر بی تفاوت میشوی که اگر جایی با هم دیدیشان حتی پلک هم نزنی...
گاهی آنقدر حساس که خاطره هایش تو را یکسره خاکستر میکند...
آنقدر با خودت حرف میزنی که وقتی به او رسیدی لام تا کام دهانت باز نمیشود...
ساعت ها زیر دوش مینشینی به کاشی های حمام خیره میشوی...
غذایت را سرد میخوری!
ناهارها نصفه شب...صبحانه را شام!
لباس هایت دیگر به تو نمی آیند...همه را قیچی میزنی...
ساعت ها به یک آهنگ تکراری گوش میکنی و هیچوقت آهنگ را حفظ نمیشوی...
شبها علامت سوالهای ذهنت را میشماری تا خوابت ببرد!
تنهایی از تو آدمی میسازد که دیگر شبیه آدم نیست. 



پنج شنبه 10 اسفند 1391برچسب:, :: 10:2 PM ::  نويسنده : مهرناز

تنهــایـم …
اما دلتنگ آغــوشی نیستــم…
خستــه ام …
ولـی به تکیـه گـاه نمـی اندیشــم…
چشــم هـایـم تـر هستنــد و قــرمــز…
ولــی رازی نـدارم…
چــون مدتهــاست دیگــر کسی را “خیلــی” دوست ندارم… 



پنج شنبه 10 اسفند 1391برچسب:, :: 10:0 PM ::  نويسنده : مهرناز

شاعر از کوچه مهتاب گذشت..

لیک شعری نسرود

نه که معشوقه نداشت...

نه که سرگشته نبود

سالها بود که دگر

کوچه مهتاب "خیابان" شده بود!! 



پنج شنبه 10 اسفند 1391برچسب:, :: 9:51 PM ::  نويسنده : مهرناز

خوابیدنی که توش بوس،بغل،شب بخیر عزیزم نباشه،

خوابیدن نیست،کپه ی مرگه...

به سلامتی ما مجردا که همیشه کپه ی مرگمونو میذاریم....
 



پنج شنبه 10 اسفند 1391برچسب:, :: 9:38 PM ::  نويسنده : مهرناز

 

ساعت 3 شب بود که صدای تلفن، پسری را از خواب بیدار کرد. پشت خط مادرش بود. پسر  با عصبانیت گفت:  چرا این وقت شب مرا از خواب بیدار کردی؟  مادر گفت: 25 سال قبل در همین موقع شب تو مرا از خواب بیدار کردی! فقط خواستم بگویم تولدت مبارک...!  

پسر از این که دل مادرش را شکسته بود تا صبح خوابش نبرد، صبح سراغ مادرش رفت. وقتی داخل خانه شد مادرش را پشت میز تلفن با شمع نیمه سوخته یافت،  

ولی مادر دیگر در این دنیا نبود .!

 


 

 



جمعه 4 اسفند 1391برچسب:, :: 1:13 AM ::  نويسنده : مهرناز

به سوالات زیر با دقت و صادقانه پاسخ بدهید و در پایان تعبیر پاسخ هایتان را بخوانید.

1- دریا را با کدام یک از ویژگی های زیر تشریح می کنید؟


آبی تیره، شفاف، سبز، گل‌آلود


۲- کدام یک از اشکال زیر را دوست دارید؟


دایره، مربع یا مثلث


۳- فرض کنید در راهرویی راه می روید . دو در می بینید . یکی در ۵ قدمی سمت چپ تان و دیگری در انتهای راهرو هر دو در باز هستند . کلیدی روی زمین درست جلوی شما افتاده است. آیا آن را بر می دارید ؟


۴- رنگهای روبرو را به ترتیب اولویتی که برایتان دارند بگویید .


قرمز , آبی , سبز ,سیاه و سفید


۵- دوست دارید در کدام قسمت کوه باشید؟


۶- در ذهنتان اسب چه رنگی است ؟


قهوه‌ای، سیاه یا سفید


۷- توفانی در راه است . کدامیک را انتخاب می کنید:


یک اسب یا یک خانه ؟


جواب تست در ادامه نوشته

.

.

.

.

.

.


جواب تست


۱- آبی تیره : شخصیت پیچیده


سبز: آسان گیر و بی‌خیال


شفاف: به سادگی قابل درک


گل‌آلود: آشفته و سردرگم


۲- دایره : سعی می کنید طوری رفتار کنید که خوشایند همه باشد.


مربع: خودرأی و خود محور


مثلث: یک دنده و لجباز(اندازه اشکال با خودخواهی و منیت شما ارتباط مستقیم دارد)


۳- بله : شما آدم فرصت طلبی هستید


نه: آدم فرصت‌طلبی نیستید.


۴- این سوال , اولیتهای شما در زندگی را مشخص می کند.


آبی: دوستان/ روابط


سبز: شغل و حرفه


قرمز: شهوت و دلبستگی


سیاه: مرگ


سفید: ازدواج


۵- میزان ارتفاعی که انتخاب می کنید رابطه مستقیم با میزان جاه طلبی شما دارد .


۶- قهوه ایی : فروتن و خاکی


سیاه: غیرقابل پیش‌بینی، سرکش، هیجان‌انگیز


سفید: برتر، مغرور، تاثیرگذار


۷- این سوال , الویتهای شما به هنگام مشکلات را تعیین می کند.


اسب: همسر


خانه: فرزندان
 



پنج شنبه 3 اسفند 1391برچسب:, :: 10:20 PM ::  نويسنده : مهرناز

اینجا زمین است...

زمین گرد است...

توی که مرا دور زدی...

فردا به خودم خواهی رسید...

حال وروزت دیدنی که نه...

سرودنیست...

 

 



پنج شنبه 3 اسفند 1391برچسب:, :: 10:16 PM ::  نويسنده : مهرناز

خیلی خوشم میاد وقتی باهات قهرم و مسیج میدی:

 



پنج شنبه 3 اسفند 1391برچسب:, :: 10:3 PM ::  نويسنده : مهرناز

 

من می‌‌توانم خوب، بد، خائن، وفادار، فرشته‌خو یا شیطان‌صفت باشم
من می توانم تو را دوست داشته یا ازتو متنفر باشم،
من می‌توانم سکوت کنم، نادان و یا دانا باشم،
چرا که من یک انسانم، و این‌ها صفات انسانى است
تو هم به یاد داشته باش:
من نباید چیزى باشم که تو می‌خواهى، من را خودم از خودم ساخته‌ام،
تو را دیگرى باید برایت بسازد و
تو هم به یاد داشته باش
منى که من از خود ساخته‌ام، آمال من است،
تویى که تو از من می سازى آرزوهایت و یا کمبودهایت هستند.
لیاقت انسان‌ها کیفیت زندگى را تعیین می‌کند نه آرزوهایشان
و من متعهد نیستم که چیزى باشم که تو می‌خواهى
و تو هم می‌توانى انتخاب کنى که من را می‌خواهى یا نه
ولى نمی‌توانى انتخاب کنى که از من چه می‌خواهى.
می‌توانى دوستم داشته باشى همین گونه که هستم، و من هم.
می‌توانى از من متنفر باشى بى‌هیچ دلیلى و من هم،
چرا که ما هر دو انسانیم.
این جهان مملو از انسان‌هاست،
پس این جهان می‌تواند هر لحظه مالک احساسى جدید باشد.
تو نمی‌توانى برایم به قضاوت بنشینى و حکمی صادر کنی و من هم،
قضاوت و صدور حکم بر عهده نیروى ماورایى خداوندگار است.
دوستانم مرا همین گونه پیدا می کنند و می‌ستایند،
حسودان از من متنفرند ولى باز می‌ستایند،
دشمنانم کمر به نابودیم بسته‌اند و همچنان می‌ستایندم،
چرا که من اگر قابل ستایش نباشم نه دوستى خواهم داشت،
نه حسودى و نه دشمنى و نه حتی رقیبى،
من قابل ستایشم، و تو هم.
یادت باشد اگر چشمت به این دست نوشته افتاد
به خاطر بیاورى که آن‌هایى که هر روز می‌بینى و مراوده می‌کنى
همه انسان هستند و داراى خصوصیات یک انسان، با نقابى متفاوت،
اما همگى جایزالخطا.
نامت را انسانى باهوش بگذار اگر انسان‌ها را از پشت نقاب‌هاى متفاوتشان شناختى، و یادت باشد که کارى نه چندان راحت است...
(مهاتما گاندی)
 



چهار شنبه 2 اسفند 1391برچسب:, :: 3:11 PM ::  نويسنده : مهرناز

اونیکه شما سنگشو به سینه میزنی ....



ما سالهاست تو حموم به پاهامون میزنیم … آره ه ه ه …


گفتم که در جریان باشی !